فرآیندهای مرتبط با حافظه انسان، پیچیدهتر از یک ثبت ساده وقایع است. فروید در مقاله «خاطرات پوشا » نشان میدهد که بسیاری از خاطراتی که افراد از کودکی بهیاد دارند، لزوماً نمایانگر حقیقت تاریخی نیستند، بلکه بازسازی شدهاند تا بر اساس ساختار دفاعی روان، برای فرد معنادار شوند. این خاطرات ممکن است دربردارنده عناصر تحریفشده، اغراقآمیز یا حتی جایگزین شده باشند تا از مواجهه با حقیقت سرکوبشده اجتناب شود.
فروید معتقد بود که خاطرات دوران کودکی همیشه بهطور دقیق و بدون تغییر ثبت نمیشوند، بلکه ساختار ناخودآگاه فرد آنها را دگرگون کرده و به شیوهای که با وضعیت روانی او سازگار باشد، بازسازی میکند. بسیاری از این خاطرات، در واقع پوششی برای تجربیات عمیقتر و گاهی دردناک هستند که فرد مستقیماً قادر به مواجهه با آنها نیست. بدین ترتیب، خاطرات پوشا را میتوان بهعنوان ابزاری دفاعی در برابر اضطرابهای درونی تلقی کرد.
یکی از جنبههای کلیدی مقاله فروید، بررسی پیوند میان سرکوب و خاطرات پوشا است. فروید بیان میکند که برخی از خاطرات اولیه، در واقع جایگزینی برای تجربیاتی هستند که ذهن فرد از آنها دوری میکند. این خاطرات به گونهای طراحی شدهاند که فرد را از واقعیت ناخوشایند محافظت کنند، در حالی که در لایه سطحی روان، بهعنوان خاطرات معتبر و دقیق جلوه میکنند.
از دیدگاه روانکاوی، خاطرات پوشا همیشه بازتابدهنده یک تجربه مشخص نیستند، بلکه بهطور نمادین به تجربهای عمیقتر اشاره دارند. ممکن است فردی خاطرهای واضح از لحظهای خاص در کودکی داشته باشد که در آن، رنگهای روشن، اشیاء خاص یا گفتوگوی ظاهراً بیاهمیت بهخاطر آورده شوند؛ در حالی که این خاطره در حقیقت بازنمایی نمادین از یک اتفاق روانی مهمتر، مانند تضادهای درونی یا فشارهای اجتماعی آن دوره است.
در درمان روانکاوی، بررسی خاطرات پوشا میتواند راهی برای دستیابی به جنبههای ناخودآگاه فرد باشد. یک روانکاو با تحلیل این خاطرات، میتواند به کشف واقعیتهای سرکوبشده و یافتن ریشههای مشکلات روانی کمک کند. این رویکرد به مراجعین امکان میدهد تا تجربههای گذشته خود را بازخوانی و در ادامه بازتجربه کرده و بدین طریق، از مشکلاتی که فرد با آنها مواجه است، تا حدی عبور کند.
تحلیل این نوع خاطرات نشان میدهد که چگونه تجربههای اولیه بر شکلگیری هویت فردی تأثیر میگذارند. بسیاری از افراد در ناخودآگاه خود، تصویری از کودکیشان ساختهاند که تحت تأثیر خاطرات پوشا قرار دارد. دستیابی به این لایههای روانی، به فرد کمک میکند تا درک روشنتری از هویت خود داشته باشد.
آگاه شدن از تأثیر خاطرات پوشا بر روان فرد، میتواند در حل و فصل اضطراب های فرد مؤثر باشد. خاطرات تحریفشده یا بازسازیشده ممکن است در ایجاد نگرشی ناکارآمد درباره خود و جهان پیرامون نقش داشته باشند. بررسی این خاطرات، به مراجع کمک میکند تا ریشههای تعارضات و هیجانات منفی خود را پیدا کند و از آنها در مسیر درمان بهره گیرد. به عبارتی، با پی گرفتن خاطرات فرد در جلسات درمانی، فرد می تواند قدم به قدم به حقیقت درونی خود دست یافته و از تصویرهایی که همچون یک فیلم در درون او تکرار شده و نگاه او را به جهان درونی و بیرونی شکل می دهند (فیلمی که دیگری ساخته و او صرفا مشاهده گر آن است)، عبور کند.
مقاله «خاطرات پوشا» فروید، یکی از برجستهترین متون روانکاوی در تحلیل ساختار حافظه و ارتباط آن با مکانیسمهای دفاعی است. این مقاله نشان میدهد که خاطرات اولیه همیشه قابل اعتماد نیستند و ممکن است تحت تأثیر ناخودآگاه فرد تغییر کنند. تحلیل روانکاوانه این نوع خاطرات، نه تنها در شناخت دقیق ساختار روان، بلکه در فرآیند رواندرمانی، نقش اساسی دارد. درک این مفهوم میتواند به مراجعان و درمانگران کمک کند تا مسیر پیچیده شکلگیری خاطرات را بازخوانی کرده و در فرآیند درمان به بینشهای عمیقتری دست یابند.
نویسنده: حامد واحدی
3 نظر:
نظر بدهید