گروه روانکاوی ردیاد

تماس با ما
  • 09359451063
  • info@radyaad.com
  • تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از میرداماد، کوچه زیبا، پلاک49، طبقه 5، واحد 13

دیدم به خواب، دوش که ماهی برآمدی

در زندگی روزمره، روان انسان با یک سیستم دفاعی قوی، محتوای نامطلوبی را که هر لحظه میل به برون ریزی دارند، سرکوب می‌کند تا اضطراب ناشی از آن را کاهش دهد. به عبارتی روان انسان، برای محافظت از خود در برابر اضطراب و تعارضات درونی، از "مکانیسم‌های دفاعی" استفاده می‌کند. اما رؤیاها، همانطور که فروید گفت، مانند "شاهراهی میان ناخودآگاه و خودآگاه" هستند که از مسیرهای پیچیده مکانیسم‌های دفاعی می‌گذرند. این مکانیسم‌ها در رؤیاها به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که محتوای سرکوب‌شده را تغییر داده و قابل تحمل می‌سازند. در حقیقت، رؤیاها پنجره‌ای باز به امیال سرکوب‌شده، ترس‌ها، خاطرات، رویدادهای حل‌نشده و تعارضات درونی محسوب می‌شوند.

برای توضیح بیشتر تصور کنید روان، مثل شهری باشد که پلیس‌هایی در آن وظیفه دارند که نظم را حفظ کنند. این "پلیس‌های روانی" همان مکانیسم‌های دفاعی هستند که محتوای سرکوب‌شده را تغییر داده و اجازه نمی‌دهند که مستقیماً وارد آگاهی شوند. رؤیاها اما مانند گذرگاهی مخفی در این شهر هستند که اطلاعات ناخودآگاه را به شکلی رمزگذاری‌شده به سطح می‌آورند.

فروید چندین نوع مکانیسم دفاعی را در رؤیا شناسایی کرد. از جمله:

ادغام (Condensation): چندین مفهوم و تصویر در یک نماد واحد جمع می‌شوند تا بار معنایی پنهان را حفظ کنند.

جابجایی (Displacement): موضوعات مربوط به یک تجربه ناخوشایند روی یک عنصر کم‌اهمیت رؤیا منتقل می‌شود تا از رویارویی مستقیم با آن جلوگیری شود.

نمادگرایی (Symbolization): عناصر رؤیا به‌عنوان نمادهایی برای تجربیات، امیال یا خاطرات ناخودآگاه ظاهر می‌شوند.

این مکانیسم‌های دفاعی، مانند نگهبانانی عمل می‌کنند که از ورود "بی‌واسطه" محتوای ناخودآگاه به خودآگاه جلوگیری می‌کنند.

به عنوان مثال، فردی که در کودکی به کرات با طرد شدن مواجه شده و یادآوری آن برای وی بسیار دردناک و اضطراب آور است، ممکن است رؤیایی ببیند که در آن در حال تلاش برای ورود به مکانی است. اما هر بار با مانعی روبه‌رو می‌شود. این رؤیا می‌تواند نشان‌دهنده خاطرات سرکوب‌شده مرتبط با طرد شدن باشد که در ناخودآگاه فرد باقی مانده است.

 

به عبارتی نظریه فروید (و البته روانکاوی) درباره رؤیاها، سمت و سوی "گذشته‌نگر" به آنها دارد. این در حالیست که در گفتمان‌های دیگری مانند شعر و ادبیات که برای فرهنگ ایرانی آشناترند، همواره تعبیر رویا به سمت پیش بینی آینده است. مانند شعری زیبا از حافظ شیراز که در بخشی از آن آمده:

           دیدم به خواب، دوش که ماهی برآمدی                     کز عکس روی او شب هجران سر آمدی

           تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد                              ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی

این درحالیست که در گفتمان روانکاوی، رؤیاها به عبارتی، پلی میان "روان امروز و خاطراتی از دیروز" هستند.

تصور کنید فردی که همیشه از صمیمی شدن با دیگران می‌ترسد، رؤیایی می‌بیند که در آن سوار قطاری است که به سمت مقصدی نامعلوم حرکت می‌کند. او در رؤیا احساس نگرانی دارد؛ انگار چیزی او را تهدید می‌کند، ولی نمی‌داند چیست.

شاید اگر فروید زنده بود این رؤیا را این‌گونه تفسیر می کرد: 

- قطار می تواند نمادی از گذر زمان و بازگشت به گذشته است (هرچند معانی دیگری از جمله معنای جنسی را نیز می توان متصور بود).

- نگرانی فرد ممکن است مرتبط با خاطرات کودکی باشد که در آن احساس ناامنی کرده است.

- مقصد نامعلوم نشان‌دهنده ترس از مواجهه با حقیقتی درون روان او است که هنوز آمادگی آن رویارویی را ندارد.

رؤیاهای این‌چنینی نشان می‌دهند که چگونه ناخودآگاه از طریق مکانیسم‌های دفاعی سعی می‌کند محتوای خود را به گونه ای ابراز کند که به قول معروف "نه سیخ بسوزد نه کباب".

فروید تأکید داشت که تحلیل رؤیاها راهی برای کشف و در ادامه، حل و فصل تعارضات درونی و امیال سرکوب‌شده است. به همین دلیل، او در جلسات روانکاوی، از مراجعین خود می‌خواست که رؤیاهای خود را تعریف کنند و سپس با پی‌گرفتن تداعی‌های آنها سعی می‌کرد لایه‌های پنهان آن را رمزگشایی کند.

بر اساس آنچه گفته شد می توان اینگونه اظهار داشت که رؤیاها صرفا تصاویری تصادفی نیستند که شاید حاصل خوردن غذای سنگین در آخر شب باشند؛ بلکه "محتوایی ناب برای کشف ناخودآگاه" هستند که می‌توانند راه را برای درک بهتر روان انسان باز کنند. نظریات فروید درباره رؤیا نشان می‌دهند که چگونه روان سعی می‌کند تجربیات گذشته را پردازش کرده و از ورود اضطراب‌آور آن‌ها به آگاهی جلوگیری کند.

 

نویسنده: حامد واحدی



3 نظر:

نظر بدهید

تماس با ما